رنگ شاد
اهل نماز، روزه و حجاب بود، منتهی می گفت، دوست دارم، رنگ شاد بپوشم، به دوستانم که میرسم، بگویند: تو را که میبینیم، شاد میشویم.
اگر کمی دقت کنیم، ملاک انتخاب رنگ لباس، نظر شخصی و احساس خود فرد بوده، اما اگر این ملاک را به تمام افراد سرایت دهیم، هر کسی بگوید، به نظر من رنگ شاد این است، نتیجه آن هرج و مرج در انتخاب رنگهاست، طبیعتا این هرج و مرج و تنوعگرایی به سایر حوزههای اخلاقی، اعتقادی و رفتاری سرایت میکند. اگر ملاک نظر شخصی شد، در اصل خود حجاب و حدود آن هم تردیدهای جدی اتفاق می افتد. کما اینکه عملا این اتفاق افتاده است. هرکسی به گونهای می پوشد و توجیه میکند: عیسی به دین خود ، موسی به دین خود، لااکراه فیالدین، دلت صاف باشد، هرکسی را در گور خودش می خوابانند.
این نوع برداشت از رنگ حجاب نگاه پیچیده اومانیستی است، که ملاک را نظر شخصی قرار داده نه نظر شارع و عرف متشرعه، نتیجه آن هو هرج و مرج فرهنگی است که عملا مدیریت آن به دست دشمنان میافتد. آیا در محیط رانندگی اجازه چنین هرج و مرجی داده میشود؟ لذا معقول نیست، کسی بگوید حوزه حجاب و عفاف و حدود آن حوزه شخصی است، که هر فردی بر اساس سلیقه خود تصمیم بگیرد، وانگهی شاد شدن صرفا مربوط به نوع پوشش آنهم در معرض انظار عمومی نیست، اخلاق حسن مهمترین عامل خوشحالی است. رنگهای تند و بازی که برخی در انظار عمومی میپوشند، باعث تحریک و جلب نظر دیگران میشود و چون به وصال نمیرسند افسردگی میآورد، بله برخی تظاهر به شادی میکنند، اما این به غفلت زدن خود و فریب دیگران است. نشانه آنهم دچار شدن تدریجی به بیمار مدگرای است، این امر چون آرام، آرام اتفاق میافتد فرد در لحظه متوجه نمیشود، البته این امر در افراد مختلف تفاوت دارد، برخی در هر مجلس، برخی در ماه، برخی درسال و... ببینید چقدر لباس اضافی در خانه هاست.
اصولا اگر عمیقتر دقت کنیم، نوع پوشش فقط یک بعد فرد را نشان نمیدهد بلکه حاکی از نوع نگرشهای اخلاقی، اعتقادی و رفتاری و درجه ایمان فرد است. لذا کسی که در این حوزه دچاره دیدگاههای شخصی شود مسلم در سایر مراتب ایمانی و رفتاری هم دچار دیدگاه شخصی میشود و اگر خود را اصلاح نکند خطر سقوط در کمین اوست، چون انسان در یک مرحله متوقف نمیشود و گام به گام به مراحل جدید وارد میشود.
توجه داشته باشیم شیطان اول با توجیحات پای متدیینین را با توجیحات میلغزاند، آنگاه گناه برای دیگران آسان می شود.
سؤال: افراد، شرایط، ظرفیتها، جایگاه و شخصیت علمی، اجرایی، هنری و ... افراد یکسان نیست، لذا نی شو اونیفرم نظامی به تن همه کرد؟
پاسخ: بیشک سلیقهها و موقیت زمانی، مکانی و جغرافیای و حتی فرهنگی و ایمانی افراد متفاوت است، اما، فرد میخواهد محور تکامل شخصیتش را نظر شارع مقدس قرار دهد و روز به روز سطوح جدیدی از ایمان، اعتقاد و عمل را پیدا کند، یا خیر میخواهد تحت ولایت و تصرف اولیاء طاغوت رشد کند، نوع تولی و ولایت در شکل گیری شخصیت انسانی دخیل است، نوع پوشش هم تابع شکل گیری و رشد شخصیت انسان است، کسی که دنبال رشد الهی باشد روزبه روز دلبستگی و وابستگیاش به نوع پوشش و تبرج و جلب نظر دیگران کم میگردد و دنبال مدهای جدید نیست(غیر از مواردی که مجوز شرعی دارد مثل زینت برای همسر)، اما کسی که جهتگیری التقاطی دارد روز به روز وابستگیاش بیشتر میگردد. انسان بصیر سعی میکند روز به روز هرچه بیشتر از سلیقههایش بکاهد و به نظر شارع بیشتر نزدیک شود تا حتی با نوع لباس به سوی خذا تقرب جوید.لباس اسباب تقرب اوست نه تبرج! لذا انسان برخی افراد را که میبیند یا خدا میکند. انسان دائم در حال تکامل است و در نوع و سطح تکاملش به نسبتی اختیار دارد، غایت انسان رسیدن به مقام توحید است که با تمام اعضا و ابعادش خدا را میپرستد نوع پوششاش نیز مظهری از مظاهر پرستش خداست. بله درجات ایمانی متفاوت نوع پوشش مختلفی دارند که طبیعتا برای تکامل ایمانی آنها باید برنامهریزینمود. وجود سلایق مختلف مجوز رها کردن جامعه نیست، فرهنگ و ایمان و نوع پوشش اجتماعی را با روشهای دینی باید مدیریت نمود.
1390/12/27
کلمات کلیدی :
» نظر